یادداشتی بر ترجمة «دن آرام» احمد شاملو
واکنشی در برابر تقلیل زبان
از محمد بهارلو
سرانجام رمان «دن آرام» میخائیل شولوخوف به ترجمه احمد شاملو منتشر شد، و پس از سالها قلیه انتظاری چشم علاقهمندان و مشتاقان آثار شاملو را روشن کرد. در «یادداشت مترجم»، بر پیشانی کتاب، شاملو اشارهای به انگیزه و هدف خود از ترجمه این رمان پر و پیمان کرده است که در حقیقت در سه دهه اخیر حیات شاملو کمابیش مایه اشتغال خاطر او بوده است. در همان بند نخست یادداشت نوشته است: «از اول قرار به ترجمه لغت به لغت نبود. من دن آرام را وسیلهای رام یافته بودم برای پیشنهاد زبان روایی به نویسندگان فارسی زبان. به دلیل آن که فضلا بی این که معلوم باشد مشروعیت فتواشان را از کجا آوردهاند زبانی به کار می برند که ربطی به زبان زنده و پویای مردم ندارد.»
احتمالاً یکی از فضلای مورد نظر شاملو ـ و البته از نام آورترین و پرکارترین آنها ـ مترجم با سابقه م. بهآذین (محمود اعتمادزاده) است که از حیث ترجمه «دن آرام» فضل تقدم با او است؛ زیرا که او اول بار «دن آرام» را در سالهای دهه چهل ترجمه و منتشر کرد.